گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند. او را گفتند :
بقیه در ادامه مطلب
ارسال توسط میلاد م
از وینستون چرچیل پرسیدند:
آقای نخست وزیر، شما چرا برای ایجاد یک دولت استعماری و دست نشانده به آنسوی اقیانوس هند می روید و دولت هند شرقی را بوجود می آورید، اما
بقیه در ادامه مطلب
ارسال توسط میلاد م
ارسال توسط میلاد م
چند وقت پیش یه آقایی برای یه کاری چند باری به دفتر مراجعه کرد . شخص محترم و خوش برخوردی بود . یه روز ازم پرسید : آقای ….تو ازدواج کردی ؟
بقیه در ادامه مطلب
ارسال توسط میلاد م
کیف مدرسه را با عجله گوشه ای پرتاب کرد و بی درنگ به سمت قلک کوچکی که روی تاقچه بود ، رفت .
بقیه در ادامه مطلب
ارسال توسط میلاد م
آخرین مطالب